به نظر من،البته به استناد به آموخته های اندک من از بحر بیکران ریاضیات تعریف نشده به مفاهیمی اطلاق میشه که تعریف از آنها برای ذهنی سالم که ریاضیات می آموزد واضح و قابل درک است اما قابل بیان یا نوشتن نیست و تلاش برای تعریف آنها یا به دور می انجامد یا بی فایدست و تا حالا ریاضیدانی نتوانسته آنها را تعریف کند.مثل مجموعه که حتی تعریف خود کانتور هم ناقص است.در ریاضیات ما خواص این مفاهیم را درک و بررسی میکنیم.
توجه داریم $ \frac{1}{0} $ در حوزه تعریف نشده ها قرار نمی گیرند.در دامنه تعریف تقسیم به عنوان یک تابع کلاس های $[(a,0)]$ قرار نمی گیرند.
اما مبهم در ریاضیات به معنای اینه که در نگاه اول این مفاهیم عجیب و غریب به نظر میرسند اما با استدلال درستی یا نادرستی آنها مشخص می شود.مثل $Card (0,1)=CardR$ که خود کانتور حتی با وجود اینکه استدلال برایش آورده بود اولش گفت (می بینم اما باور ندارم) چون ریاضیدانان قرنها پذیرفته بودند که بنابه اصول اقلیدس جزء از کل کمتر است.اما استدلال این ابهام را رفع کرد و واضح ساخت.
یا مثلن وقتی با اعداد مختلط کار میکنیم $ \sqrt{-1} $ درنگاه اول مبهم است اما یک متعلم یا معلم زیرک ریاضی متوجه می شود که: $ \sqrt{-1} $ در واقع $ \sqrt{(-1,0)} $ است و جذر اعداد حقیقی را با اعداد مختلط اشتباه نمی گیرد.
یا مثلن برای یک دانش آموز وقتی با اعداد کار میکند $0^0$ مبهم است اما همین دانش آموز وقتی در سطح عالی با کاردینالها کار میکند به کمک تعریف و با استدلال متوجه می شود که $0^0=1$.
یا مثلن اگر معلمی به دانش آموزی بگوید که اعداد طبیعی مجموعه هستند واقعن مبهم و گیج کننده ست (گرچه مقداری از خواص این اعداد را بلد است) اما در سطح بالاتر متوجه می شویم که اعداد طبیعی واقعن به عنوان مجموعه تعریف می شوند
تعریف نشده ها از جمله مجموعه اساس ریاضیات اند و تیزبینی و خلاقیت ذهن پربار کسانی مثل چبیشف کانتور رامانوجان اویلر جان فون نویمان اوردوش و ... نمی گذارند ابهامی در ریاضیات باشد اما دیوان حافظ یا خیام یا جفری جاسر یا گوته و ... پر از ابهام است.
$ \Box $