یک فضای برداری دلخواه مانند V بر روی یک میدان F را در نظر بگیرید. یک تابعک خطی بر روی V یعنی یک تبدیل خطی از V به F. مجموعهٔ این تابعکهای خطی را فضای دوگانِ V میگویند و با V^\star نمایش میدهند. زمانیکه V دارای بعد متناهی باشد میتوانید یک پایهٔ متناهی برای آن بردارید، فرض کنید بعدتان n\in\mathbb{N} است و \lbrace v_1,\dots,v_n\rbrace یک پایه برای این فضا. آنگاه هر تبدیلِ خطی از V به F را میتوان به شکل زیر نمایش داد که c_iها اسکالرهایی ثابت از F هستند، بعلاوه این نمایش یکتا نیز است.
\begin{cases}
f\;\colon\;V\longrightarrow F\\
f(\lambda_1v_1+\dots+\lambda_nv_n)=c_1\lambda_1+\dots+c_n\lambda_n
\end{cases}
توجه کنید که مجموعهٔ \lbrace f_1,\dots,f_n\rbrace که برای هر i، تابعِ f_i به شکل بالا ولی با این انتخاب که فقط c_i برابر ۱ باشد و سایرِ c_jها (j\neq i) برابر صفر باشند یک پایه برای V^\star میشود. چرا؟ چون هر تابعک دلخواهی به شکلِ جمعِ خطیای از اینها نوشته میشود. فرض کنید یک f\in V^\star دلخواه برداشتهایم. آنگاه
\begin{align}
f(\lambda_1v_1+\dots+\lambda_nv_n) &= c_1\lambda_1+\dots+c_n\lambda_n\\
&= c_1(1\lambda_1+0\lambda_2+\dots+0\lambda_n)+\dots+c_n(0\lambda_1+\dots+0\lambda_{n-1}+0\lambda_n)\\
&= c_1f_1(\lambda_1v_1+\dots+\lambda_nv_n)+\dots+c_nf_n(\lambda_1v_1+\dots+\lambda_nv_n)
\end{align}
چون \lambda_1v_1+\dots+\lambda_nv_n نمایشِ یک عضوِ دلخواهِ V است پس ثابت کردیم که
\begin{align}\forall v\in V\colon f(v) &=c_1f_1(v)+\dots+c_nf_n(v)\\
&=(c_1f_1+\dots+c_nf_n)(v)
\end{align}
که نتیجه میدهد f=c_1f_1+\dots+c_nf_n که همان ادعایی است که داشتیم یعنی هر تابعک خطی دیگری به شکل ترکیب خطیای از این n تابعک نوشته میشود. بعلاوه اگر d_1 و ... و d_n اسکالرهایی از F باشند که d_af_a+\dots+d_nf_n=0 آنگاه باید اثر آن بر روی هر عضو دلخواه از V صفر شود. پس
\begin{align}
(d_1f_1+\dots+d_nf_n)(\lambda_1v_1+\dots+\lambda_nv_n) &= d_1f_1(\lambda_1v_1+\dots+\lambda_nv_n)+\dots+d_nf_n(\lambda_1v_1+\dots+\lambda_nv_n)\\
&= d_1\lambda_1+\dots+d_n\lambda_n
\end{align}
پس هر \lambda_1 تا \lambda_nای که بدهیم باید d_1\lambda_1+\dots+d_n\lambda_n=0 شود. کافی است یک بار \lambda_1 را یک و بقیه را صفر دهیم تا به d_1=0 برسیم و بار پسین فقط \lambda_2 یک و سایرین صفر و ادامه دهیم تا به d_1=\dots=d_n=0 برسیم. و این استقلال خطی را نتیجه میدهد.
اکنون در پرسش شما یک فضای سهبعدی دارید پس n=3. و منظور از x و y و z در واقع ضریبهای پشتِ اعضایِ پایهٔ Vای است که انتخاب کردهاید، برای نمونه پایهٔ استانداردِ \mathbb{R}^3. به شما سه تابعک خطی دادهشدهاست که برای نمونه یکُمینِ آنها نمایشش به شکل بالا با ضریبهای c_1=1 و c_2=-2 و c_3=0 انجام شدهاست. برای اینکه پایه باشد چه نیاز دارد؟ ابتدا نشان دهید که هر تابعک خطی دیگری ترکیب خطیای از این سه است، نه؟ خب یک تابعک خطی دلخواه چگونه نمایش داده میشود؟
f(\lambda_1v_1+\lambda_2v_2+\lambda_3v_3)=c_1\lambda_1+c_2\lambda_2+c_3\lambda_3
سه تابعکتان را به شکلِ g_1 و g_2 و g_3 نامگذاری کنید. فعلا نمیدانیم که تابعک دلخواهِ بالا با چه ضریبهایی به شکل ترکیب خطی این سه نوشته میشود، پس بیایید این ضریبها را مجهول در نظر بگیرید. سه ضریبی که دنبالشان هستیم را a_1 و a_2 و a_3 نمایش دهید.
\begin{align}
(a_1g_1+a_2g_2+a_3g_3)(\lambda_1v_1+\lambda_2v_2+\lambda_3v_3) &= a_1g_1(\lambda_1v_1+\lambda_2v_2+\lambda_3v_3)+a_2g_2(\lambda_1v_1+\lambda_2v_2+\lambda_3v_3)+a_3g_3(\lambda_1v_1+\lambda_2v_2+\lambda_3v_3)\\
&= a_1(\lambda_1-2\lambda_2)+a_2(\lambda_1+\lambda_2+\lambda_3)+a_3(\lambda_2-3\lambda_3)\\
&= (a_1+a_2)\lambda_1+(-2a_1+a_2+a_3)\lambda_2+(a_2-3a_3)\lambda_3
\end{align}
با برابر قرار دادن دو عبارت به دستگاه سه برابری-سه مجهولیِ زیر میرسیم.
\begin{cases}
a_1+a_2 = c_1\\
-2a_1+a_2+a_3 = c_2\\
a_2-3a_3=c_3
\end{cases}
با حل آن داریم
\begin{cases}
a_1=\frac{2}{5}c_1-\frac{3}{10}c_2-\frac{1}{10}c_3\\
a_2=\frac{3}{5}c_1+\frac{3}{10}c_2+\frac{1}{10}c_3\\
a_3=\frac{1}{5}c_1+\frac{1}{10}c_2-\frac{3}{10}c_3
\end{cases}
پس واقعا ضریبهایی وجود دارند که بتوان هر تابعک خطی دلخواهی را به شکل ترکیب خطی آن سه تابعک نوشت. و در آخر میماند اثبات ناوابستگی خطی (مستقل خطیبودن). فرض کنید d_1 و d_2 و d_3 باشند که d_1g_1+d_2g_2+d_3g_3=0 پس اثر آن بر روی هر عضو از V نیز باید صفر شود یعنی برای هر \lambda_1 و \lambda_2 و \lambda_3 ای باید داشته باشیم
(\lambda_1-2\lambda_2)d_1+(\lambda_1+\lambda_2+\lambda_3)d_2+(\lambda_2-3\lambda_3)=0
هدف الآنِ ما چیست؟ میخواهیم مقداری برای \lambda_iها ارائه کنیم که باعث شود d_iها تک تک صفر شوند، نه؟ برای نمونه برای اینکه به d_1=0 برسیم آیا کافی نیست که کاری کنیم که \lambda_1-2\lambda_2=1 و \lambda_1+\lambda_2+\lambda_3=0 و \lambda_2-3\lambda_3=0؟ خب این یک دستگاه سه برابری- سه مجهولی نیست؟ پس از حل آن داریم (\lambda_1,\lambda_2=,\lambda_3)=(\frac{2}{5},\frac{-3}{10},\frac{-1}{10}). شما را به یاد چیزی نمیاندازد؟ دقیقا. این همان ضریبهایی است که در قسمت پیشین پاسخ یافتیم. برای دو حالت دیگر d_2=0 و d_3=0 نیز به طور مشابه به همان ضریبها میرسیم. پس در واقع در بخش پیش زحمت محاسبههای مورد نیاز این بخش را هم کشیدهایم.